حال که نگاهی به زندگی مدرن و ماشینی خود میاندازیم چیزی جز عروسکهای مدرن و پلاستیکی که با فرهنگ ما فاصله زیادی دارند، نمییابیم، اما در این میان هستند کسانی که حفظ هویت و اصالت بازیهای کودکانه برایشان مهم است و در این میان عطر مهر مادریشان در لابه بلای پارچهها پیچیده و به دوختن عروسکهایی با طرح و نقش قدیم میپردازند.
مریم فکردار هنرمند عروسک ساز تبریزی، مادری جوان و باذوقی است که با چشم گشودن دخترش به این جهان، به خلق عروسکهای بافتنی پرداخت و حال، مادر صدها عروسک بافتنی و پارچهای است که هرکدام در آغوش کودکی آرام گرفته.
وقتی صحبت از عروسک به میان میآید برق چشمان و لطافت صدایش ازنظر جا نمیماند و سخن را از روزی آغاز میکند که مهر مادریاش او را برای ساخت عروسکی نرمین و لطیف واداشته تا صورت و دستان نحیف نوزادش به هنگام لمس آن کوچکترین آسیبی نبیند.
به گفته مریم فکردار عروسکهای بافتنی و پارچهای که ریشه در فرهنگ و هویت تاریخی ما دارند، نشانگر لطافت روح مادرانی است که در سالهای دور اگرچه زمان عمده خود را در مطبخ و انجام کارهای خانه میگذراندند اما تمام مهرشان را در دوختن چینهای دامن عروسکی کوچک جاری میکردند و به دستان فرزندانش میسپردند.
او که نقش نخستین عروسکهایش را با کاموا ردیف بهردیف در کنار هم نشانده از روزی میگوید که صد عروسک بافتهشده را راهی سفری طولانی و دورتر از مرزهای این خاک میکند و به دست کودکان و بزرگسالانی میرساند که زیر انگشتانشان دانهدانه گرههای هنر مادری تبریزی را زیر انگشتان خود لمس کنند.
تصاویر عروسکهای بافتنی مریم فکردار که در یکی از شبکههای اجتماعی منتشرشده بود در کشور آلمان علاقهمندان بسیاری یافته و پس از برقراری ارتباط مستقیم از او خواستار ارسال صد عروسک به آلمان شدند که این عروسکها علاوه بر کشور آلمان به کشورهایی چون هلند و انگلستان نیز راه یافتند.
این بانوی هنرمند تبریزی در ادامه سخنانش به همکاری با یک انجمن خیریه حامی کودکان سرطانی اشاره کرد و گفت: «طی سالهای گذشته با انجمن خیریهای همکاری داشتم که هدف عمده آنها حمایت از کودکان سرطانی و البته نشاندن طرح لبخندی بر روی لب آنها بود، من نیز برای سهم داشتن در این امر عروسکهایم را مهمان دلهای کوچکی کردم که مهربانی آنها وسعتی بهاندازه دریا دارد.»
کوچه به کوچه، شهر به شهر در پی قدیمیترین عروسک آذربایجان
مریم فکردار که در این سالها بنا به سلایق مختلف کودکان به بافتن عروسکها مشغول بود از روزی سخن به میان میآورد که جرقه ساخت عروسکهای سنتی در ذهنش روشن میشود: «روزی در تهران قرار بر برگزاری نمایشگاهی با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان و شورای نظارت بر اسباببازی کشور با عنوان عروسکهای سنتی و محلی هر منطقه بود که من برای شرکت در آن اقدام کردم و از مسئول ناظر بر این نمایشگاه جویای جزئیات و روند شرکت در آن شدم که با پاسخ تأملبرانگیز او مبنی بر اینکه هیچ نشان و مستندی از عروسک سنتی و محلی مختص آذربایجان وجود ندارد؛ مواجه شدم.»
او ادامه داد: «مسئول ناظر این نمایشگاه به من گفت که متأسفانه هیچ نمونه تاریخی یا عکسی از عروسکهای قدیمی خطه آذربایجان در دست نداریم و اگر علاقهمند به این حوزه هستید لطفاً در راستای احیا عروسکهای قدیمی آذربایجان اقدام کنید.»
مریم فکردار پس از شنیدن این موضوع، مسیر خود را به سمت ساخت عروسکهای پارچهای و سنتی سوق میدهد و مطالعات خود را در این زمینه آغاز میکند.
او در این خصوص گفت: «بعد از اینکه تصمیم خود را مبنی بر احیا عروسکهای سنتی آذربایجان گرفتم، مطالعاتم را با مراجعه به دستگاهها و ارگانهای مرتبط با این موضوع آغاز کردم اما متأسفانه آنها نیز هیچ مستند و یا نمونه تاریخی از آن در دست نداشتند، تا اینکه با مجموعه گالری یکی از مجموعهداران سرشناس تبریز آشنا شدم و اطلاعات مهمی در خصوص نحوه پوشش مردم عادی در چند سده گذشته به دست آوردم و ساخت عروسکهای سنتی را آغاز کردم.»
فکردار با اشاره به اینکه پوشش اغلب عروسکهای ساختهشده او الهام گرفته از دو اثر فاخر سینمای جمهوری آذربایجان "آرشین مال آلان" و "مشهدی عباد" بوده، تأکید کرد: «باور و درک اینکه نمونهای از عروسکهای اجدادمان در دسترس نداریم برایم سخت بود اما تنها راه چاره حفظ این هویت باارزش را در احیا عروسکهای آن دوران میدانستم به همین دلیل به آغاز مطالعه، جمعآوری اطلاعات و همچنین الهام گرفتن از دو فیلم "آرشین مالالان" و "مشهدی عباد" پرداختم و طرحهای اولیهای از شخصیتها را ساختم.»
مریم فکردار در ادامه از تمام هم استانیها و همچنین مردم عزیز آذربایجان غربی نیز خواستار مشارکت در احیای عروسکهای سنتی و قدیمی آذربایجان با ارائه عکس و یا نمونه عینی شد و گفت: «برای احیا عروسکهای قدیمی آذربایجان نیازمند عکس و یا نمونه عینی آن هستیم که از تمام مردم آذربایجان خواستارم اگر نشانی از این عروسکها داشته باشند با من به اشتراک بگذارند تا بتوانیم عروسکهای سنتی که جزو فرهنگ اصیل آذربایجان است را احیا و اهمیت و ارزش آن را به فرزندان خود بیان کنیم.»
احیا عروسکهای سنتی آذربایجان، گامی در حفظ هویت فرهنگی در میان کودکان
بانوی هنرمند تبریزی با اشاره به اینکه احیا عروسکهای سنتی بستر مناسبی برای آشنایی نسل امروز با هنر و فرهنگ اصیل مردم گذشته فراهم میآورد، ادامه داد: «متأسفانه کودکان امروز آشنایی کافی از پیشینه خود ندارند و با ورود اسباببازیهای مدرن دنیای غرب، از داشتههای فرهنگی خود به دورماندهاند، البته ذکر این موضوع نیز مهم است که عروسکسازی در زمان حاضر در عین اینکه متناسب باسلیقه کودکان امروزی باشد باید هویت فرهنگی خود را نیز حفظ کند.»
او بابیان اینکه ساخت عروسکهای سنتی آذربایجان با چالشهای مختلفی همراه بوده، گفت: «با توجه به اینکه در ساخت عروسکهای سنتی میبایست دقیقه طبق الگوی پوششی دوره تاریخی آن عروسک عمل کرد، لذا در مراحل ساخت آن با چالشهای مختلفی مواجه بودم، چراکه دیگر دسترسی به پارچهها و وسیلههای قدیمی راحت نیست و پس از جستوجوهای پیدرپی بالاخره موفق شدم تا در بازار تاریخی تبریز، چندتکه پارچه قدیمی از فروشندهای پیشکسوت بیابم، تمام تلاشهایی اینچنین، تنها برای آشنایی کودکان امروز با خاطرات کودکان دیروز است، از نحوه پوشش زنان، مردان و کودکان گرفته تا تفاوت کلاهها و بیان نحوه انجام برخی پیشههای قدیمی را میتوان در ساخت و نمایش این عروسکها یافت.»
عروسکها را از زندگی کودکان حذف نکنیم
مریم فکردار هنرمند عروسک ساز تبریزی در خاتمه سخنان خود با بیان اینکه عروسکها نماد روح و خیالهای رنگین کودکان هستند، گفت: «امروز که شاهد نفوذ بیشازپیش فرهنگ بیگانه در جامعه خود هستیم بر ما مادران و پدران واجب است تا با معرفی داستانها و آیینهای سنتی پیشینیانمان به کودکان، در راستای حفظ این فرهنگ اصیل اقدام کنند.»
عروسکها باید رنگ و بوی فرهنگ زنده جامعه را داشته باشند، اگر مغایرت فرهنگ جامعه و فرهنگ القایی با نمادهایی مختلف همچون اسباببازیها ادامه یابد در آیندهای نهچندان دور شاهد چالشهای هویتی در نسلی خواهیم بود که آیندهسازان این کشور هستند.
*گفتوگو از نویده رئوف فرد
انتهای پیام/